شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

صد ره به رخ تو در گشودم من - هوشنگ ابتهاج


صد ره به رخ تو در گشودم من

بر تو دل خویش را نمودم من

 

جان مایه ی آن امید لرزان را

چندان که تو کاستی، فزودم من

 

می سوختم و مرا نمی دیدی

امروز نگاه کن که دودم من

 

تا من بودم نیامدی، افسوس!

وانگه که تو آمدی، نبودم من

 

 

هوشنگ ابتهاج