شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

از بیم رقیب طوف کویت نکنم - ابوسعید ابوالخیر

از بیم رقیب طوف کویت نکنم

وز طعنهٔ خلق گفتگویت نکنم

 

لب بستم و از پای نشستم اما

این نتوانم که آرزویت نکنم

 

ابوسعید ابوالخیر

عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم - ابوسعید ابوالخیر

عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم

دردی که ز حد گذشت درمان چه کنم

 

خواهم که دلم به دیگری میل کند

من خواهم و دل نخواهد ای جان چه کنم

 

ابوسعید ابوالخیر

رویت بینم چو چشم را باز کنم - ابوسعید ابوالخیر

رویت بینم چو چشم را باز کنم

تن دل شودم چو با تویی راز کنم

 

جز نام تو پاسخ ندهد هیچ کسی

هر جا که به نام خلق آواز کنم

 

ابوسعید ابوالخیر