دسته‌ها
- زندگینامه 15
- گروس عبدالملکیان 21
- فاضل نظری 69
- قیصر امین پور 71
- هوشنگ ابتهاج 32
- پروین اعتصامی 2
- مژگان عباسلو 14
- حسین منزوی 45
- افشین یداللهی 46
- احمد شاملو 55
- مهدی اخوان ثالث 11
- فریدون مشیری 16
- فروغ فرخزاد 14
- شهریار 50
- سیمین بهبهانی 19
- سعید بیابانکی 6
- اصغر عظیمی مهر 1
- حامد عسکری 27
- رضا احسان پور 4
- محمد علی بهمنی 33
- نصرت رحمانی 13
- امیلی دیکنسون 5
- زهرا شعبانی 4
- ایلهان برک 3
- ساحل صالحی 1
- هاینریش چارلز بوکوفسکی 3
- وحید رحمانی 1
- مهدی ذوالقدر 1
- غلامرضا طریقی 11
- پیمان سلیمانی 1
- الهام دیداریان 7
- امید صباغ نو 6
- نجمه زارع 16
- فرامرز عرب عامری 8
- محمد سلمانی 8
- مهسا تیموری 1
- سید تقی سیدی 7
- رهی معیری 5
- مهدی فرجی 12
- رسول یونان 4
- احسان افشاری 8
- ناصر فیض 4
- علیرضا بدیع 3
- مریم آرام 1
- علی صفری 1
- سید مهدی طباطبایی یاسین 1
- کاظم بهمنی 34
- رویا باقری 13
- اصغر معاذی 15
- علیرضا آذر 9
- *دکلمه 57
- پژمان بختیاری 16
- شهیار قنبری 32
- مسعود فردمنش 19
- علیرضا روشن 24
- حامد ابراهیم پور 17
- سید علی صالحی 45
- مارگوت بیکل 9
- پویا جمشیدی 2
- سهراب سپهری 15
- حسین زحمتکش 14
- سجاد سامانی 11
- جاوید سیفی 1
- سیدمحمدعلی رضازاده 1
- عباس معروفی 13
- علی ایلکا 47
- نوشین جمشیدی 2
- نزار قبانی 7
- محمود دولت آبادی 2
- شمس لنگرودی 22
- پابلو نرودا 6
- ملا علی ترابی جهرمی 1
- امیر حسین مقدم 1
- فریبا عباسی 1
- حمید مصدق 4
- نیکی فیروزکوهی 5
- شاعران امروزی 82
- نادر ابراهیمی 11
- محمد رضا عبدالملکیان 11
- پوریا سوری 3
- اهورا ایمان 5
- فرخی سیستانی 1
- آهنگ 12
- پائولو کوئیلو 2
- علی نیاکوئی لنگرودی 1
- مجید بابازاده 2
- فاطمه دشتی 1
- محمد رضا شفیعی کدکنی 5
- حامد نیازی 4
- سیاوش کسرایی 5
- عبدالجبار کاکایی 11
- منوچهر آتشی 4
- سعدی 53
- زایر محمدعلی دشتی 12
- خیام 20
- سوسن درفش 10
- رزیتا نعمتی 3
- اسماعیل خوئی 4
- عراقی 41
- کورت توخولسکی 2
- روزبه بمانی 13
- رضا قریشی نژاد 2
- هاتف اصفهانی 35
- حافظ 23
- مصطفی مستور 1
- مریم حیدرزاده 1
- نجیب بارور 7
- خسرو گلسرخی 2
- رها اعتمادی 4
- حسین پناهی 20
- جواد نعمتی 1
- سیامک نوری 1
- محمد سعید میرزایی 1
- سیلویا پلات 2
- جبران خلیل جبران 2
- کریستین بوبن 2
- علی اکبر یاغی تبار 5
- یاسر قنبرلو 2
- لیلا مقربی 1
- کشکول طبسی 1
- محتشم کاشانی 1
- صائب تبریزی 1
- نفیسه سادات موسوی 1
- ساغر شفیعی 13
- پائولا هاوکینز 1
- معینی کرمانشاهی 5
- محمد صالح علا 1
- پریسا زابلی پور 1
- روزبه معین 14
- رضا کاظمی 1
- پونه مقیمی 12
- یغما گلرویی 1
- رضا براهنی 3
- مهتاب یغما 1
- فرخی یزدی 4
- سالواتوره کوازیمودو 1
- مه زاد رازی 1
- صنم نافع 1
- ابراهیم جعفری 3
- سهیل محمودی 1
- شیرکو بیکس 1
- جلال حاجی زاده 1
- مریم ناظمی 1
- محمدرضا شفیعی کدکنی 3
- رسول ادهمی 1
- مجید یغماِیی 1
- سورنا جوکار 3
- پوریا شیرانی 6
- نرگس صرافیان طوفان 1
- بیژن الهی 1
- سید طالب هاشمی 7
- ناصر حامدی 1
- حسین جنتی 1
- حسین صفا 8
- رضیالدین آرتیمانی 4
- مولوی 7
- مرتضی لطفی 6
- ساناز رئوف 2
- کتاب 4
- چیستا یثربی 1
- دکتر یدالله گودرزی 1
- ارنستو ساباتو 1
- ادبیات جهان 1
- محمد علی حریری جهرمی 1
- عطار 8
- ساقی سلیمانی 5
- حسین آهنی 1
- سنایی 3
- مهستی گنجوی 3
- احمد امیر خلیلی 1
- ابوسعید ابوالخیر 3
- اثیر اخسیکتی 1
- خاقانی 2
- شهراد میدری 1
ابر برجسب
غزل حسین منزوی عراقی افشین یداللهی شهریار احمد شاملو سعدی علی ایلکا غزلیات کلاسیک دکلمه فاضل نظری قیصر امین پور شعر شاعرجدیدترین یادداشت‌ها
همه- لینک کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام
- انارستان - حسین صفا
- گفتی که : می بوسم تو را گفتم تمنا می کنم - سیمین بهبهانی
- ای ابر دل گرفته ی بی آسمان بیا - فاضل نظری
- نه دل آزرده، نه دلتنگ، نه دلسوخته ام - فاضل نظری
- چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی - حسین منزوی
- به رفتن تــو سفر نـــه فرار میگویند - کاظم بهمنی
- سلام - علی صالحی
- همیشه گریه های زیر باران ماجرا دارد - علی صفری
- نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشت - فاضل نظری
بایگانی
- اسفند 1402 2
- دی 1402 3
- آذر 1402 6
- خرداد 1402 2
- اردیبهشت 1402 1
- فروردین 1402 2
- اسفند 1401 2
- بهمن 1401 5
- دی 1401 2
- آذر 1401 3
- آبان 1401 2
- مهر 1401 2
- شهریور 1401 1
- تیر 1401 1
- خرداد 1401 1
- اردیبهشت 1401 5
- فروردین 1401 4
- بهمن 1400 6
- دی 1400 4
- آذر 1400 6
- آبان 1400 9
- مهر 1400 3
- شهریور 1400 12
- مرداد 1400 3
- تیر 1400 7
- خرداد 1400 2
- اردیبهشت 1400 7
- فروردین 1400 3
- اسفند 1399 6
- بهمن 1399 2
- دی 1399 3
- آبان 1399 2
- مهر 1399 2
- شهریور 1399 2
- خرداد 1399 1
- اردیبهشت 1399 7
- فروردین 1399 2
- اسفند 1398 7
- بهمن 1398 9
- دی 1398 9
- آذر 1398 9
- آبان 1398 8
- مهر 1398 16
- شهریور 1398 10
- مرداد 1398 11
- تیر 1398 7
- خرداد 1398 12
- اردیبهشت 1398 14
- فروردین 1398 7
- اسفند 1397 5
- بهمن 1397 10
- دی 1397 6
- آذر 1397 10
- آبان 1397 13
- مهر 1397 18
- شهریور 1397 18
- مرداد 1397 14
- تیر 1397 13
- خرداد 1397 17
- اردیبهشت 1397 13
- فروردین 1397 10
- اسفند 1396 32
- بهمن 1396 32
- دی 1396 33
- آذر 1396 32
- آبان 1396 69
- مهر 1396 49
- شهریور 1396 41
- مرداد 1396 48
- تیر 1396 37
- خرداد 1396 38
- اردیبهشت 1396 51
- فروردین 1396 62
- اسفند 1395 34
- بهمن 1395 40
- دی 1395 38
- آذر 1395 38
- آبان 1395 33
- مهر 1395 34
- شهریور 1395 24
- مرداد 1395 50
- تیر 1395 34
- خرداد 1395 37
- اردیبهشت 1395 25
- فروردین 1395 25
- اسفند 1394 23
- بهمن 1394 26
- دی 1394 23
- آذر 1394 21
- آبان 1394 26
- مهر 1394 20
- شهریور 1394 35
- مرداد 1394 26
- تیر 1394 22
- خرداد 1394 23
- اردیبهشت 1394 34
- فروردین 1394 26
تقویم
اسفند 1402| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | |||
| 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
| 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
| 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
| 26 | 27 | 28 | 29 |
جستجو
خواهی فهمید - حسین پناهی
یک روز
من سکوت خواهم کرد،
و تو آن روز برای اولین بار
مفهوم "دیر شدن" را
خواهی فهمید...
حسین پناهی
به ساعت نگاه می کنم - حسین پناهی
به ساعت نگاه می کنم :
حدود سه نصف شب است
چشم می بندم تا مباد که چشمانت را از یاد برده باشم
و طبق عادت کنار پنجره می روم
سوسوی چند چراغ مهربان
و سایه های کشدار شبگردان خمیده
و خاکستری گسترده بر حاشیه ها
و صدای هیجان انگیز چند سگ
و بانگ آسمانی چند خروس
از شوق به هوا می پرم چون کودکیم
و خوشحال که هنوز معمای سبزی رودخانه از دور برایم حل نشده است
آری از شوق به هوا می پرم
و خوب می دانم که
سالهاست که مُرده ام !
حسین پناهی
با فنجانی چای هم می توان مست شد! - حسین پناهی
با فنجانی چای هم می توان مست شد!
اگر اویی که باید باشد، باشد ...
حسین پناهی
کفش، ابتکار پرسه های من بود ! - حسین پناهی
کفش، ابتکار پرسه های من بود !
و چتر، ابداع بی سامانی هایم !
هندسه، شطرنج سکوت من بود!
و رنگ، تعبیر دل تنگی هایم !
حسین پناهی
دیوونه کیه؟ - حسین پناهی
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
واسطه نیار، به عزتت خمارم
حوصله‌ی هیچ کسی رو ندارم
کفر نمی‌گم، سوال دارم
یک تریلی محال دارم
تازه داره حالیم می‌شه چی‌کاره‌ام
می‌چرخم و می‌چرخونم ٬ سیاره‌ام !
تازه دیدم حرف حسابت منم
طلای نابت منم
تازه دیدم که دل دارم، بستمش !
راه دیدم نرفته بود ، رفتمش
جوونه‌ی نشکفته رو ، رستمش
ویروس که بود حالیش نبود ، هستمش
جواب زنده بودنم مرگ نبود؛
جون شما بود؟
مردن من مردن یک برگ نبود؛
تو رو به خدا بود؟
اون همه افسانه و افسون ولش؟
این دل پر خون ولش؟
دلهره‌ی گم کردن گدار مارون ولش؟
تماشای پرنده‌ها بالای کارون ولش؟
خیابونا، سوت زدنا، شپ شپ بارون ولش؟
دیوونه کیه؟
عاقل کیه؟
جونور کامل کیه؟
گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛
دویدم !
چشم فرستادی برام تا ببینم؛
که دیدم !
پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟
کنار این جوب روون معناش چیه؟
این همه راز، این همه رمز
این همه سر و اسرار معماست؟
آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟
نه والله!
مات و پریشونم کنی که چی بشه؟
نه بالله!
پریشونت نبودم؟
من ، حیرونت نبودم؟
تازه داشتم می‌فهمیدم که فهم من چقدر کمه
اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر می‌خواد دنیا بیاد،
آهن و فسفرش کمه
چشمای من آهن انجیر شدن
حلقه‌ای از حلقه‌ی زنجیر شدن . . .
عمو زنجیر باف ، زنجیرتو بنازم
چشم من و انجیرتو بنازم
چشم من و انجیرتو بنازم . . .
حسین پناهی
خداحافظ! - حسین پناهی
سلام
خداحافظ!
چیز تازه ای اگر یافتید،
بر این دو اضافه کنید
تا بل باز شود این در گم شده بر دیوار.
حسین پناهی
در انتهای هر سفر - حسین پناهی
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟
حسین پناهی
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم - حسین پناهی
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم
عشق را چگونه می شود نوشت
در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
که به غفلتِ آن سوال بی جواب گذشت
دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است
وگرنه چشمانم را می بستم
و به آوازی گوش می دادم که در آن دلی می خواند:
من تو را، او را
کسی را دوست می دارم.
حسین پناهی
شرم میکنم - حسین پناهی
شرم میکنم
با ترازوی کودک گرسنه
کنار خیابان سیری ام را وزن کنم!
ای کاش یک ماه نیز موظف بودیم
از اذان صبح تا غروب آفتاب
فقرا را سیر کنیم
نه اینکه گرسنگی و تشنگی کشیده
تا فقط رنج آنهارا درک نماییم !
آری هزاران بار افسوس
که دیریست وا مانده ایم در ظاهر دین؛
روزه داران هیچگاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد
زیرا به افطار اطمینان دارند
حسین پناهی
پس این ها همه اسمش زندگی است - حسین پناهی
پس این ها همه اسمش زندگی است:
دلتنگی ها، دل خموشی ها، ثانیه ها، دقیقه ها
حتی اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمی که برایت نوشته ام برسد
ما زنده ایم، چون بیداریم
ما زنده ایم، چون می خوابیم
و رستگار و سعادتمندیم،
زیرا هنوز بر گستره ویرانه های وجودمان پانشینی
برای گنجشک عشق باقی گذاشته ایم
خوشبختیم، زیرا هنوز صبح هامان آذین ملکوتی بانگ خروس هاست
سرو ها مبلغین بی منت سر سبزی اند
و شقایق ها پیام آوران آیه های سرخ عطر و آتش
برگچه های پیاز ترانه های طراوتند
و فکر کن!
واقعا فکر کن که چه هولنک می شد اگر از میان آواها
بانگ خروس را بر می داشتند
و همین طور ریگ ها
و ماه
و منظومه ها
ما نیز باید دوست بداریم ... آری باید
زیرا دوست داشتن، خالِ بالِ روحِ ماست.
حسین پناهی
از مجموعه ستاره
من زندگی را دوست دارم - حسین پناهی
من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبانها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زنها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی ز آئینه می ترسم!
سلام رادوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم
پس هستم
اینچنین می گذرد روز و روزگار من!
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم.
حسین پناهی
مرجان‌ها و خزه‌ها - حسین پناهی
با مرجان‌ها در عمق دریاها لرزیدیم
با کوسه ها خروارها تُن آب را باله زدیم
با امواج به ساحل‌ها کوبیدیم
دنیای سرخ و سیاه خزه‌ها را بر صخره‌ها روییدیم
با ابرها بارها با پرنده‌ها بر شاخه‌ی نارون‌ها قاقار کردیم
ترکیدیم با انارها و سیرسیرک‌ها
وزیدیم...
ترسیدیم...
درخشیدیم...
و درخشیدیم با ستارگان نیمه شب تا کجا... کجا !
می‌بینی؟ می‌بینی تا کجا می‌رفتیم و برمی‌گشتیم !
اکنون چنگ می‌زند بر نم روح انسانی رویاهایمان
خزه‌های سبز سفر
خیس باران به سوی پنجره‌های مه گرفته سرازیر می‌شویم
می‌بینی تا کجا با آب آمده‌ایم!؟
با قایق بی پارو!؟
خوابم می‌آید...
نه
از عشق سخن گفتن برای آدمی هنوز خیلی زود است...
خیلی زود...
حسین پناهی
پا برهنه با قافله به نا معلوم میروم - حسین پناهی
پا برهنه با قافله به نا معلوم میروم
با پاهای کودکی ام!
عطر پریکه ها
مسحور سایه ی کوه
که می‌برد با خود رنگ و نور را!
پولک پای مرغ
کفش نو
کیف نو
جهان هراسناک و کهنه
و
آه سوزناک سگ!
سال های سال است که به دنبال تو میدوم
پروانه زرد،
وتو از شاخه ی روز به شاخه ی شب می‌پری
و همچنان..
حسین پناهی
خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش - حسین پناهی
خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
مائیم که یا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم
هر پسین
این روشنای خاطر آشوب در افق های تاریک دوردست
نگاه
ساده فریب کیست که همراه با زمین
مرا به طلوعی دوباره می کشاند؟
ای راز
ای رمز
ای همه روزهای عمر مرا اولین و آخرین.
حسین پناهی
کاکل - حسین پناهی
با تو
بی تو
همسفر سایه خویشم
و به سوی بی سوی تو می آیم
معلومی چون ریگ
مجهولی چون راز
معلوم دلی و مجهول چشم
من رنگ پیراهن دخترم را به گلهای یاد تو
سپرده ام
و کفشهای زنم را در راه تو از یاد برده ام
ای همه من
کاکل زرتشت
سایه بان مسیح
به سردترین ها
مرا به سردترین ها برسان
حسین پناهی