شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

گر درختی از خزان بی برگ شد - محمد رضا شفیعی کدکنی


گر درختی از خزان بی برگ شد

یا کرخت از سورت سرمای سخت

 

هست امیدی که ابر فرودین

برگ ها رویاندش از فر بخت

 

بر درخت زنده بی برگی چه غم

وای بر احوال برگ بی درخت...

 

محمد رضا شفیعی کدکنی