شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

-تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم - علیرضا بدیع


تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم

امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم

 

آشفته ام...زیبایی ات باشد برای بعد

من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم

 

از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم

اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم

 

می خندم و آیینه می گرید به حال من

دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم

 

در را به رویم باز کن! اندوه آوردم

امشب برای گریه کردن شانه می خواهم

 

علیرضا بدیع


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.