شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

آغوشت قبیله‌ای‌‌ وحشی - نیکی‌ فیروزکوهی


آغوشت قبیله‌ای‌‌ وحشی

با آتشی برای پایکوبی 

با جادویی برای فریب

دستانت

گمشدگانِ بی‌ شتابِ ریزشِ آبشارِ گیسوانِ من

و چشم‌هایت

ویرانگرانِ خاموشِ غرورِ هزار ساله‌ام

من دلباخته‌ای عصیانی

آشوب گری پر تمنا

از عالم گریخته‌ای پر تردید

آمیخته با طبیعتِ پیکرت

آمیخته با عطرِ خوبِ خوبِ بودنت

سر بر بالینت گذاردم

با تو زیستم

با تو گریستم

عشق ورزیدم

عشق ورزیدم

عشق ورزیدم

و از آرزوهای بی‌ شمار

تنها و تنها تو را خواستم

خواستنی با شکوه

رویایی

 و محال ... و محال! 


نیکی‌ فیروزکوهی




نظرات 1 + ارسال نظر
محمدحسین جمعه 28 مهر 1396 ساعت 10:19 http://mycompany.blogfa.com

قشنگ
رویای محال

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.