شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

هر چه آیینه به توصیف تو جان کند، نشد - فاضل نظری


هر چه آیینه به توصیف تو جان کند، نشد

آه! تصویر تو هرگز به تو مانند نشد


گفتم از قصهء زلفت گرهی باز کنم

به پریشانی گیسوی تو سوگند نشد


خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند

تا فراموش شود یاد تو هرچند نشد


من دهان باز نکردم که نرنجی از من

مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد


دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند

بلکه چون بَرده مرا هم بفرونشد نشد


فاضل نظری 


کتاب همانند