شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

یادت نرود با دلم از کینه چه گفتی! - فاضل نظری


یادت نرود با دلم از کینه چه گفتی!

زیر لب از آن کینهء دیرینه چه گفتی؟


این دست وفا بود، نه دست طلب ای دوست!

اما تو، به این دست پر از پینه چه گفتی؟


دل، اهل مکدر شدن از حرف کسی نیست

ای آه جگرسوز! به آیینه چه گفتی؟


از بوسهء گلگون تو خون می چکد ای تیر!

جان و جگرم سوخت! به این سینه چه گفتی؟


از رستم پیروز همین بس که بپرسند:

از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟


فاضل نظری 

کتاب تهمینه