شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

پنجره - احمد شاملو

 

پنجره

 

بگشای از هم

 

چون کتاب قصۀ خورشید

 

تا امیدم باز جوید

 

در صدف های دهان رنج

 

صبح مروارید تابش را

 

به ژرفاژرف

 

این دریای دورافتادۀ نومید

 

 

احمد شاملو