شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

غزل در نزد من هر چند جان شعر ایرانی ست - محمد علی بهمنی


غزل در نزد من هر چند جان شعر ایرانی ست

تغزل در چنین ایام اما راوی ما نیست

 

تغزل لهجه‌ی عشق است‌و با هرگویشی زیباست

بدا ، در باورم ، اینک ، صدای عشق زیبا نیست

 

ندیدی ، یا نه ؟ بر تصویر ها دیدی ، مباد اما

ببینی او که روزی هم خروش ات بود حالا نیست

 

ببینی رو برویت ایستاده با نگاهی گنگ

و در پشت نقابش هیچ ازآن ایام پیدا نیست

 

وَ تو شک کرده‌ای بر دیده‌ات در خویش می‌گویی

زبانم لال ، آیا اوست ؟ آیا هست ؟ آیا نیست ؟

 

و شاید او هم از خود پرسش بی پاسخی دارد

برایش فرصت تحلیل این ناگفتنی ها نیست

 

مبادا ، یا نه هر چه بادا باد ، فرقش چیست ؟

زمان شرمساری ، چشم ها وقتی که بینا نیست

 

غزل می ماند و وقت تغزل می رسد ، حیفا

نگاهی که برایش فرصت دیدار فردا نیست

 

محمد علی بهمنی