شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

روزی هزار بـار اگر خواهشم کنند - مرتضی لطفی


روزی هزار بـار اگر خواهشم کنند

یا دستهای خسته من را قلم کنند

 

یا قـاضیان شهر شما بی محاکمه

داری برای کشتن این تن علم کنند

 

هر هفته صبح شنبه اگر روزنامه ها

من را به قتل عمد خودم متهم کنند

 

من را به دست سیل حوادث اگر دهند

یا سهم شاعرانگی ام را که کم کنند

 

یا کودکان کوچه که سرگرم بازی اند

وقت عبور من، همه از ترس رم کنند

 

دست از تو و حلاوت عشقت نمی کشم

روزی هزار بـار اگـر خـواهشـم کنند

 

 مرتضی لطفی