شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

تو کجایی - عبدالجبار کاکایی


نقش ِکاشیای نقاشی شدی

سنگ ِمسجدای بی نام ونشون

 

عطر ِسجاده ی نخ نمای من

شمع ِسقا خونه های این واون

 

پای منبرای کهنه گم شدی

توی کشکول ِکتابای عتیق

 

حل شدی درست مث یه حبه قند

ته استکانِ ِحرفای عمیق

 

پاتوق ِندیمه های بی گناه

نخ ِتسبیح ستاره ها شدی

 

مهرتُ گرفتی و روز ازل

از من ِبی سر وپا جدا شدی

 

 

تو کجایی که فرشته ها می گن

من اگه توبه کنم میای پیشم

 

پر کن آغوشمُ از عطر ِتنت

من از این فاصله عاشق نمی شم

 

عبدالجبار کاکایی