شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

بعد از تو - مژگان عباسلو


تو را از دست دادم، آی آدمهای بعد از تو!

چه کوچک می‌نماید پیش تو غم‌های بعد از تو

 

تو را از دست دادم، تو چه خواهی کرد بعد از من؟

چه خواهم کرد بی تو با چه خواهم‌های بعد از تو؟

 

تو را از دست، دادم از همین زخم است؛ می‌بینی؟

دهانش را نمی‌بندند مرهم‌های بعد از تو

 

تو را از یاد خواهم برد کم‌کم، بارها گفتم

به خود کی می‌رسم اما به کم‌کم‌های بعد از تو؟

 

بیا، برگرد، با هم گاه، با هم راه، با هم، آه!

مرا دور از تو خواهد کشت «با هم»های بعد از تو

 

 

مژگان عباسلو