شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

اشک ناکامی - مسعود فردمنش


بریز ا ی اشک ناکامی

بریز از بی سرانجامی

که نفرین دلی ، قلبی شکسته

پس این بی سرانجامی نشسته

که آه سینه سوز مهربونی

سر راه مرا از پیش بسته

دلم رنجیده از زخم زبونها

به ظاهر مهربونی دیدن از نامهربونها

خیال کردم یکی دلسوزمونه

اگه موندیم توی کار زمونه

خیال کردم یکی داره هوای کار مارو

برای گریه هام دل می سوزونه

دلم رنجیده از زخم زبونها

به ظاهر مهربونی دیدن از نامهربونها

 

مسعود فردمنش