شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

اسیر عشق شدن - حامد ابراهیم پور


اسیر عشق شدن ، نقش روی آب شدن

اسیر مرگ ، معمّای بی جواب شدن

 

و فکر کرد به تقدیر بهتری ، مثلاً :

برای خودکشی شاعری طناب شدن

 

و یا توسط این بیت های بازیگوش

برای گفتن یک شعر انتخاب شدن

 

غزل سرودن و در گوش آسمان خواندن

غزل سرودن و با عشق بی حساب شدن

 

و سرنوشت بدی داشتن ، چه می دانم

برای کشتن یک شورشی خشاب شدن

 

خبر نداشت که پایان سرنوشتش بود

گدای پیر خیابان انقلاب شدن !

¨

غزل شکسته رها شد ، دو رکعتی مانده

به عاشقانه ترین شعر این کتاب شدن

 

برای کفر پی یک بهانه می گردم

دعا نمی کنم از ترس مستجاب شدن !

 

 حامد ابراهیم پور