شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

از ابتدا بیهوده می‌بارند باران‌ها - سورنا جوکار


از ابتدا بیهوده می‌بارند باران‌ها

بهتر نخواهد شد کمی حال بیابان‌ها

 

دنیای ما هر روز کوچک می‌شود بی‌تو

آنگونه که جا می‌شود در عمق فنجان‌ها

 

در هر مسیری پا که بگذاریم، گمراهیم

گویا نمی‌دانند مقصد را خیابان‌ها

 

سَرویم، اما باغ‌ها ما را نمی‌خواهند

از غم پناه آورده‌ایم اکنون به گلدان‌ها

 

دور و بر ما گرگ بسیار است؛ کاری کن

این‌بار بی‌شک راست می‌گویند چوپان‌ها...

 

سورنا جوکار


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.