شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

امشب به حکم چشم تو چشمان من تر است - بهمن صباغ زاده


امشب به حکم چشم تو چشمان من تر است

من عاشق تو هستم و این غم مقدّر است

 

هرچند خنده‌های تو دل می‌بَرَد ولی

این‌گونه اخم‌ کردنت ای ماه محشر است

 

حرفی بزن که باز دلم را تکان دهی

چیزی بگو، گلم، دل من زود باور است

 

یک عمر گِرد خانه‌ات این دل طواف کرد

انگار این پرندۀ وحشی کبوتر است

 

اردیبهشت پُر گل شیراز سینه‌ات

باری، غزل بخوان که دهانت معطّر است

 

تا سایۀ تو بر سر ِ من هست، عشق من

باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است؟

 

بهمن صباغ زاده


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.