شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

من، میز قهوه خانه و چایی که مدتی ست... - نجمه زارع

من، میز قهوه خانه و چایی که مدتی ست...

هی فکر می کنم به شمایی که مدتی ست...

 

"یک لنگه کفش" مانده به جا از من و تویی

در جستجوی "سیندرلایی" که مدتی ست...

 

با هر صدای قلب، تو تکرار می شود

ها! گوش کن به این اُپرایی که مدتی ست...

 

هر روز سرفه می کنم اندوه شعر را

آلوده است بی تو هوایی که مدتی ست...

 

دیگر کلافه می شوم و دست می کشم

از این ردیف و قافیه هایی که مدتی ست...

 

کاغذ مچاله می شود و داد می زنم:

آقا! چه شد سفارش چایی که مدتی ست...

 

نجمه زارع


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.