شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

تلخ است پرسه های خیابان عصرها - الهام دیداریان

تلخ است پرسه های خیابان عصرها

بی چتر زیر نم نم باران عصرها

 

گم کرده ام همیشه خودم را کنار تو

در سایه های مبهم بی جان عصرها

 

حالا ترانه های بنان دلنشین ترند

حالا نشسته ایم در ایوان عصر ها

 

گنجشک های حادثه هی برگ میشوند

بر شاخه های خشک درختان عصرها

 

من ابر میشوم و تو را گریه میکنم

همراه بادهای پریشان عصرها

 

ار هر طرف نرفته به بن بست میرسیم

در کوچه های سر به گریبان عصرها

 

الهام دیداریان


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.