شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

وقتی که نباشی - افشین یداللهی


کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده ی شهره

ماه تو گوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره

 

سقف دلبستگی بی تو واسه من سایه نداره

دلم از روزی که رفتی دیگه همسایه نداره

 

تو پی کدوم ستاره پشت ابرا خونه کردی

رفتی و چیزی نگفتی گریه رو بهونه کردی

 

من سوال ساده تو / تو جواب مشکل من

ردپای رفتن تو روی صحرای دل من

 

وقتی آسمون شبهام زیر سایه چشاته

وقتی حتی این ترانه رنگ غربت صداته

 

نمی ذارم این دو راهی سر راه ما بشینه

نمی ذارم این جدایی رنگ فردا رو ببینه

 

شبو با فانوس اشکت می برم به روشنایی

با تو میرسم دوباره به طلوع آشنایی

 

می دونم هر جا که باشی دل تو اهل همین جاست

واسـه من تو ایــنجــا اول و آخر دنیاست

 

اول و آخر دنیاست  ...

 

افشین یداللهی


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.