-
بیدارم و می بینمت رویا به رویا - افشین یداللهی
یکشنبه 2 خرداد 1395 15:40
بیدارم و می بینمت رویا به رویا از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا با تو میان آب و آ تش آشتی بود در آ تش است از رفتنت دریا به دریا یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند تا د ست عشق از پیکر عاشق جدا شد با د ست لیلا قصه مجنون نوشتند...
-
سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد - سعدی
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 18:27
سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد ندارد با تو بازاری مگر شوریده اسراری که مهرش در میان جان و مهرش بر دهان باشد پری رویا چرا پنهان شوی از مردم چشمم پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد نخواهم رفتن از...
-
برای زیستن دو قلب لازم است
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 10:35
برای زیستن دو قلب لازم است قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوستش بدارند قلبی که هدیه کند قلبی که بپذیرد قلبی که بگوید قلبی که جواب بگوید قلبی برای من، قلبی برای انسانی که من می خواهم تا انسان را در کنار خود حس کنم دریاهای چشم تو خشکیدنی است من چشمه یی زاینده می خواهم پستان هایت ستاره های کوچک است آن سوی ستاره من انسانی...
-
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی - شهریار
سهشنبه 21 اردیبهشت 1395 17:00
ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی از تیر کجتابی تو آخر کمان شد قامتم کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا میکنی ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی امروز...
-
شکنجه گر - روزبه بمانی
سهشنبه 21 اردیبهشت 1395 12:13
رو به تو سجده می کنم دری به کعبه باز نیست بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست مرا به بند می کشی از این رهاترم کنی زخم نمی زنی به من که مبتلاترم کنی از همه توبه می کنم بلکه تو باورم کنی قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد عذاب می کشم ولی عذاب من گناه...
-
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد -سعدی
پنجشنبه 16 اردیبهشت 1395 18:25
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد میبرم جور تو تا وسع و توانم باشد گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم گرد سودای...
-
به دست لفظ به معنا شدن نمی گنجم - فاضل نظری
پنجشنبه 16 اردیبهشت 1395 18:23
به دست لفظ به معنا شدن نمی گنجم سکوت آهم و در صد سخن نمی گنجم مدام در سفر از خویشتن به خویشتنم هزار روحم و در یک بدن نمی گنجم ضمیر مشترکم، آنچنان که « خود » پیداست که در حصار تو و ما و من نمی گنجم « تن است؛ شیشه » و « جان؛ عطر » و «عمر؛ شیشهء عطر» چو عمر در قفس جان و تن نمی گنجم ز شوق با تو یکی بودن آنچنان مستم که در...
-
دنیای این روزای من - روزبه بمانی
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 12:12
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهاییم شده تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم در حسرت فردای تو...
-
امید روشن
چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 11:18
شب که جوی نقره مهتاب بیکران دشت را دریاچه می سازد من شراع زورق اندیشه ام را می گشایم در مسیر باد شب که آوایی نمی آید از درون خامش نیزار های آبگیر ژرف من امید روشنم را همچو تیغ آفتابی می سرایم شاد شب که می خواند کسی نومید من ز راه دور دارم چشم با لب سوزان خورشیدی که بام خانه همسایه را گرم می بوسد شب که می ماسد غمی در...
-
همین قدر از تو می دانم که بر خاکی نمی تازی - فاضل نظری
سهشنبه 14 اردیبهشت 1395 20:28
همین قدر از تو می دانم که بر خاکی نمی تازی مگر بر پشته ای از کشته ها پرچم برافرازی به ابرویت قسم وقتی غضب کردی یقین کردم که می خواهی مرا با یک نگاه از پا بیندازی بزن چنگی به گندمزار گیسویت مگر قدری زکات خون دل های فقیران را بپردازی به شرط آبرو با جان قمار عشق کن با ما که ما جز باختن چیزی نمی خواهیم از این بازی از این...
-
از هر طرف نرفته به بن بست می رسیم - محمدعلی بهمنی
سهشنبه 14 اردیبهشت 1395 15:28
با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو باشد که خستگی بشود شرمسار تو در دفتر همیشه ی من ثبت می شود این لحظه ها عزیزترین یادگار تو تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من می خواستم که گم بشوم در حسار تو احساس می کنم که جدایم نموده اند همچون شهاب سوخته ای از مدار تو آن کوپه ی تهی منم آری که مانده ام خالی تر از همیشه و در انتظار تو این...
-
به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم - هاتف اصفهانی
سهشنبه 14 اردیبهشت 1395 10:44
به حریم خلوت خود شبی چه شود نهفته بخوانیم به کنار من بنشینی و به کنار خود بنشانیم من اگر چه پیرم و ناتوان تو ز آستان خودت مران که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم منم ای برید و دو چشم تر ز فراق آن مه نوسفر به مراد خود برسی اگر به مراد خود برسانیم چو برآرم از ستمش فغان گله سر کنم من خسته جان برد از شکایت خود زبان...
-
از این - قیصر امین پور
سهشنبه 14 اردیبهشت 1395 10:44
نه از مهر ور نه از کین می نویسم نه از کفر و نه از دین می نویسم دلم خون است ، می دانی برادر دلم خون است ، از این می نویسم بگذار بگویمت این دل به کدام واژه گویم چون شد کز پرده برون و پرده دیگر گون شد بگذار بگویمت که از ناگفتن این قافیه در دل رباعی خون شد ای عشق دستی به کرم به شانه ی ما نزدی بالی به هوای دانه ی ما نزدی...
-
بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز - هاتف اصفهانی
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 18:06
بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز در دام کسی چون تو شکاری نه و هرگز روزم سیه است از غم هجران بود آیا چون روز سیاهم شب تاری نه و هرگز در بادیه ٔ عشق و ره شوق رساند آزار به هر پا سر خاری نه و هرگز گردون ستمگر کند این کار که باشد؟ یاری به مراد دل یاری نه و هرگز در خاطر هاتف همه ٔ عمر گذشته است جز عشق تو اندیشه ٔ کاری...
-
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال - حافظ
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 08:51
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام هر...
-
دست هوای نفس - پژمان بختیاری
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 10:15
یارب به امید خویش مگـذار مرا در دست هوای نفس مسپار مرا دانی تو کـه من قائم بالذات نی ام دستـی به در آور و نگـه دار مرا پژمان بختیاری
-
با کاروان مصری چندین شکر نباشد - سعدی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 18:25
با کاروان مصری چندین شکر نباشد در لعبتان چینی زین خوبتر نباشد این دلبری و شوخی از سرو و گل نیاید وین شاهدی و شنگی در ماه و خور نباشد گفتم به شیرمردی چشم از نظر بدوزم با تیر چشم خوبان تقوا سپر نباشد ما را نظر به خیرست از حسن ماه رویان هر کو به شر کند میل او خود بشر نباشد هر آدمی که بینی از سر عشق خالی در پایه جمادست او...
-
سلول بی مرز - روزبه بمانی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 12:11
غربت یه دیواره بین تو و دستام یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت وقتی ازم دوری از سایه می ترسم حتی من اینجا از همسایه می ترسم غربت برای من مثل یه تعلیقه یک راه طولانی روی لب تیغه این حس آزادی اینجا نمیرزه زندون بی دیوار سلول بی مرزه این حس آزادی اینجا نمیرزه...
-
دوست میدارم من این نالیدن دلسوز را - سعدی
سهشنبه 7 اردیبهشت 1395 10:28
دوست میدارم من این نالیدن دلسوز را تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را شب همه شب انتظار صبح رویی میرود کان صباحت نیست این صبح جهان افروز را وه که گر من بازبینم چهر مهرافزای او تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را گر من از سنگ ملامت روی برپیچم زنم جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر...
-
آیا اجازه هست که گاهی ببو سمت؟ - سوسن درفش
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 20:37
آیا اجازه هست که گاهی ببو سمت؟ یک لحظه ! با کشیدن آهی ببوسمت ای نیمه نهان من از دور هم شده... امشب که قرص کامل ماهی ببوسمت ؟ سوسن درفش
-
دیگران - سجاد سامانی
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 18:42
با من تنها غریبی،آشنای دیگران کاش من هم لحظه ای بودم به جای دیگران از همان روزی که دستان مرا کردی رها ، برگ پاییزم که می افتم به پای دیگران در نگاه مردم دنیا اسیری ساده ام در خیال خام خود فرمانروای دیگران عاشقی یکسان اگر با کفر باشد کافرم، یا خدایم فرق دارد با خدای دیگران زخم های کهنه ام تنها نه از لطف تو است ، دسترنج...
-
نظر خدای بینان طلب هوا نباشد - سعدی
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 18:28
نظر خدای بینان طلب هوا نباشد سفر نیازمندان قدم خطا نباشد همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را نظری معاف دارند و دوم روا نباشد به نسیم صبح باید که نبات زنده باشی نه جماد مرده کان را خبر از صبا نباشد اگرت سعادتی هست که زنده دل بمیری به حیاتی اوفتادی که دگر فنا نباشد به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت نه کسی نعوذبالله که...
-
قدرنشناس ِ عزیزم، نیمه ی من نیستی - کاظم بهمنی
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 08:12
قدرنشناس ِ عزیزم، نیمه ی من نیستی قلبمی اما سزاوار تپیدن نیستی ! مادر این بوسه های چون مسیحایی ولی مرده خیلی زنده کردی، پاکدامن نیستی من غبارآلود ِهجرانم تو اما مدتی ست عهده دار ِ آن نگاه ِ لرزه افکن نیستی یک چراغ از چلچراغ آرزوهایت شکست بعد ِمن اندازه ی یک عشق، روشن نیستی! لاف آزادی زدی؛ حالا که رنگت کرده فصل از...
-
حال یک مسافر - سوسن درفش
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 20:45
مثل حال یک مسافر ! در مسیر دیگری بازهم جامانده ام چون کفش روی پادری سرنوشتم شکل آهن پاره ها معلوم نیست چون قطار کهنه ای در ایستگاه آخری ! تو همان شرمی که روی گونه هایم سرخ شد دست وپا گم میکنم از رنگ ورویم می پری لمس دستان تو تعبیر قشنگ عاشقی است ای نگین دل نشان روی تن انگشتری آی سوزنبان !مسیر عشق را تعویض کن ما دوتا...
-
شبی فرخنده و روزی همایون روزگاری خوش - هاتف اصفهانی
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 13:12
شبی فرخنده و روزی همایون روزگاری خوش کسی دارد که دارد در کنار خویش یاری خوش دل از مهر بتان برداشتم آسودم این است این اگر دارد شرابی مستیی ناخوش خماری خوش خوشم با انتظار امید وصل یار چون دارم خوش است آری خزانی کز قفا دارد بهاری خوش بود در بازی عشق بتان، جان باختن، بردن میان دلربایان است و جانبازان قماری خوش به مسجدها...
-
قصه از طعم دهان تو شنیدن دارد - اصغر معاذی
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 11:31
قصه از طعم دهان تو شنیدن دارد خواب ، در بستر چشمان تو دیدن دارد وقتی از شوق به موهای تو افتاده نسیم دست در دست تو هر کوچه دویدن دارد تاک ، از بوی تنت ، مست به خود می پیچد سیب در دامنت احساس رسیدن دارد بیخ گوش تو دلاویزترین باغ خداست طعم گیلاس از این فاصله چیدن دارد کودکی چشم به در دوخته ام ... تنگ غروب دل من شوق در...
-
گنجشک من ! پر بزن درزمستانم لانه کن - حسین منزوی
سهشنبه 31 فروردین 1395 16:33
گنجشک من ! پر بزن درزمستانم لانه کن با جیک جیک مستانت خانه را پر ترانه کن چون مرغکان بازیگوش از شاخی به شاخی بپر از این بازویم پر بزن بر این بازویم خانه کن با نفست خوشبختی را به آشیانم بوزان با نسیمت بهار را به سوی من روانه کن اول این برف سنگین را از سرم پک کن سپس موهای آشفته ام را با انگشتانت شانه کن حتی اگر نمی ترسی...
-
رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس - هاتف اصفهانی
پنجشنبه 26 فروردین 1395 13:13
رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس گذشت روز و شب ما به انتظار افسوس گذشت عمر گرانمایه در فراق دریغ نصیب غیر شد آخر وصال یار افسوس گریست عمری آخر ز بیوفائی چرخ ندید روی تو را چشم اشکبار افسوس خزان چو بگذرد از پی بهار میآید خزان عمر ندارد ز پی بهار افسوس به خاک هاتف مسکین گذشت و گفت آن شوخ ازین جفاکش ناکام صد هزار افسوس...
-
دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش - هاتف اصفهانی
پنجشنبه 26 فروردین 1395 13:10
دانی که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش او از جفا خون کرد و من از دیده بیرون کردمش گفتا چه شد آن دل که من از بس جفا خون کردمش گفتم که با خون جگر از دیده بیرون کردمش گفت آن بت پیمانگسل جستم ازو چون حال دل خون ویم بادا بحل کز بس جفا خون کردمش ناصح که میزد لاف عقل از حسن لیلی وش بتان یک شمه بنمودم به او عاشق نه...
-
تو سهم من نمی شوی همیشه آه می کشم - سوسن درفش
دوشنبه 23 فروردین 1395 20:41
تو سهم من نمی شوی همیشه آه می کشم به روی بوم رفتنت کمی نگاه می کشم تمام حسرت منی ! میان سینه ام بمان ! تو را شبیه یوسفی درون چاه می کشم به آسمان شب قسم! اگر تو مال من شوی زمین زمین بهشت نه ! فقط گناه می کشم به بادها خبر بده ! به شوق بوسه های تو به جای کوه غم شبی غبار کاه می کشم به خلوت و سکوت من قدم که رنجه میکنی تو...