ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظههای جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمیمانی ای مانده بی من
تو را میسپارم به دلهای خسته
تو را میسپارم به مینای مهتاب
تو را میسپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را میسپارم به رویای فردا
به شب میسپارم تو را تا نسوزد
به دل میسپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایهسار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه
اهورا ایمان
دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
از این نا مهربونی ها
دارم از غصه می میرم
رفیق روز تنهایی
یه روز دستاتو می گیرم
تو این شبگریه میتونی
پناه هق هقم باشی
تو ای همزاد همخونه
چی میشه عاشقم باشی
دوباره من دوباره تو
دوباره عشق دوباره ما
دو همنفس دو همزبون
دو همسفر دو همصدا
تو ای پایان تنهایی
پناه آخر من باش
تو این شب مرگی پاییز
بهار باور من باش
بذار با مشرق چشمات
شبم روشن ترین باشه
میخوام آئینه ی خونه
با چشمات همنشین باشه
دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
اهورا ایمان
دل به غم سپرده ام در عبور سال ها
زخمی از زمانه و خسته از خیال ها
چون حکایتی مگو رفته ام ز یاد ها
برگ بی درختمُ در مسیر باد ها
نه صدایی نه سکوتی نه درنگی نه نگاهی
نه تو را مانده امیدی نه مرا مانده پناهی
نیشها و نوشها چشیده ام
بس روا و نا روا شنیده ام
هرچه داغ را به دل سپرده ام
هرچه درد را به جان خریده ام
در مسیر باد ها
هرچه داغ را به دل سپرده ام
هرچه درد را به جان خریده ام
در عبور سال ها
نه صدایی نه سکوتی نه درنگی نه نگاهی
نه تو را مانده امیدی نه مرا مانده پناهی
اهورا ایمان
دل دل نکن حرفی بزن حرفی بزن بی گفتگو
بی زمزمه بی همهمه حرفی بزن بی های و هو
بی دغدغه حرفی بزن شب میرود دل دل مکن
این لحظه ها را بی تپش از کف مده باطل مکن
وا کن لب از لب نازنین چیزی بگو حرفی بزن
چرخی بزن با شعر شب چیزی بگو از من به من
وا کن لب از لب نازنینم وقتی کسی جز ما نمانده
شب مانده و شعر و من و تو چیزی به صبح اما نمانده
وا کن لب از لب نازنینم وقتی کسی جز ما نمانده
شب مانده و شعر و من و تو چیزی به صبح اما نمانده
دانلود آهنگ جدید اهورا ایمان پروانه پوش با لینک مستقیم
پروانه پوشم کن اگر آیینه ی عریانی ام
دریا بنوشانم اگر صحرای سرگردانی ام
فریاد کن در شب مرا شاید شب آغازم کند
شاید لب از لب وا کنی شب قصه پردازم کند
نو کن مرا بی ماه نو باغم کن از گل گفتنت
وقتی که پر وا میکند پروانه ی پیراهنت
وا کن لب از لب نازنینم وقتی کسی جز ما نمانده
شب مانده و شعر و من و تو چیزی به صبح اما نمانده
وا کن لب از لب نازنینم وقتی کسی جز ما نمانده
شب مانده و شعر و من و تو چیزی به صبح اما نمانده
اهورا ایمان
پاییز بازم دلم گرفته پاییز صدامو غم گرفته
پاییز آسمونه غم گرفته عشقمو ازم گرفته
گریه کن باهام دلم گرفته
بارون هوایه گریه داره
نم نم میباره که بباره
بارون از دلم خبر نداره گریه هام اثر نداره
این شبا دیگه سحر نداره
بارون هوایه گریه دارم آروم بیا که بیقرارم
امشب ببار که تا نفس دارم ببارم
بارون هوایه گریه دارم آروم بیا که بیقرارم
امشب ببار که تا نفس دارم ببارم
پاییز چی مونده از یه قلبه تنها
که از تمومه دنیا داره یه عشقه بی نشونه
تو غربته زمونه براش یه یادگاریه
دنیا ازم گرفت هواتو از من نمونده هیچی با تو
پیدا نمیکنم چشاتو با اینکه عطر اسمت
تو کوچه ای که دیگه نیستی جاریه
این شبا به خوابه تو منو نمیبره
نیستیو خیاله تو ازم نمیگذره
نیستی اما چترمون رو شونه ی منه
چشم به راهتم بیا بارون که میزنه
بارون آخرین امید من برایه با تو بودنه
بارون هوایه گریه دارم آروم بیا که بیقرارم
امشب ببار که تا نفس دارم ببارم
بارون هوایه گریه دارم آروم بیا که بیقرارم
امشب ببار که تا نفس دارم ببارم
بارون هوایه گریه دارم
آروم بیا که بیقرارم
امشب , ببار که تا نفس دارم ببارم
اهورا ایمان