-
امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشم - سید سعید صاحب علم
چهارشنبه 1 شهریور 1396 11:21
امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشم اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی که مدتهاست میخواهم فقط یک شب خدا باشم اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا - بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم خیابانها پر از دلدار و معشوقان سر در گم ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم؟ کسی باید...
-
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید - افشین یدللهی
چهارشنبه 1 شهریور 1396 11:10
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که...
-
من دلم برای آن شب قشنگ - محمدرضا عبدالملکیان
چهارشنبه 1 شهریور 1396 11:04
من دلم برای آن شب قشنگ من دلم برای جاده ای که عاشقانه بود... آن سیاهی و سکوت چشمک ستاره های دور... من دلم برای او گرفته است… محمدرضا عبدالملکیان
-
یکی را دوست دارم - فریدون مشیری
یکشنبه 29 مرداد 1396 18:34
یکی را دوست دارم ولی افسوس او هرگز نمیداند نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نمیداند به برگ گل نوشتم من تو را دوست می دارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند به مهتاب گفتم ای مهتاب! سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو تو را من دوست می دارم ولی افسوس چون...
-
چشم مرا دید و دل سپرد به فالم - فاضل نظری
دوشنبه 23 مرداد 1396 18:29
چشم مرا دید و دل سپرد به فالم دست مرا خواند و گریه کرد به حالم روز ازل هم گریست آن ملک مست... نامه ی تقدیر را که بست به بالم مثل اناری که از درخت بیفتد در تب و تاب رسیدن به کمالم هر رگ من رد یک ترک شده بر تن منتظر یک اشاره است سفالم هرکه جگر گوشه داشت خون به جگر شد در جگرم آتش است ،از که بنالم ؟! فاضل نظری اقلیت هبوط
-
در من کوچهایست - افشین یدللهی
دوشنبه 23 مرداد 1396 08:05
در من کوچهایست که با تو در آن نگشته ام سفریست که با تو هنوز نرفته ام روزها و شبهاییست که با تو به سر نکرده ام عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام افشین یدللهی
-
دیر برگشتیم - سید علی صالحی
سهشنبه 17 مرداد 1396 09:44
دیر برگشتیم تو نبودی راه دور بود تو نبودی رود بیقرار بود تو نبودی، و رویای ناتمامِ ترانهای که هنوز ... هنوز در سایهسارِ مهگرفتهی صنوبرانِ تشنه نشستهام راه را میپایم، رود میآید و میرود . دیر برگشتنِ ما، دور بودنِ راه، و رویای ناتمام ترانهای که هنوز ... سید علی صالحی
-
آن بى گناهى ام که در آغوشِ آتشم - حسین زحمتکش
دوشنبه 16 مرداد 1396 09:35
آن بى گناهى ام که در آغوشِ آتشم سودابه ى غزل تویى و من سیاوَشم بین بهشت و لمسِ تو، ترجیحِ من تویى از دین خویش و بر تنِ تو، دست میکشم اسلام و کفر، موى سیاه و سفیدِ توست چون لفّ و نشر موى تو، هرشب مشوّشم تو دست خطِ میرعمادى به کِلک و من سنگ مزارى ام که به خطى مُنقّشم با وصفِ من شکوه تو محدود میشود اى بى کران ببخش، که من...
-
از عشق همین خاطره می ماند و بس - احسان افشاری
جمعه 13 مرداد 1396 07:51
از عشق همین خاطره می ماند و بس گلدان لب پنجره می ماند و بس از آن همه چای عصرگاهی با هم، بر میز دو تا دایره می ماند و بس احسان افشاری
-
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد - احمد شاملو
پنجشنبه 12 مرداد 1396 09:58
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت. روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادریست. روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند قفل افسانهییست و قلب برای زندگی بس است. روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی. روزی که آهنگ...
-
تو می روی و دل ز دست می رود - هوشنگ ابتهاج
پنجشنبه 12 مرداد 1396 09:33
تو می روی و دل ز دست می رود مرو که با تو هر چه هست می رود دلی شکستی و به هفت آسمان هنوز بانگ این شکست می رود هوشنگ ابتهاج
-
تو که هستی غزل از عاطفه لبریزتر است - حسین علاءالدین
چهارشنبه 11 مرداد 1396 09:40
تو که هستی غزل از عاطفه لبریزتر است نفست از نفس صبح دل انگیزتر است آمده فصل خزان موسم دلتنگی ها بی تو ای هم نفس این فصل چه پاییزتر است ! چشم خورشید به تو قبل همه روشن شد می شود کامروا هر که سحرخیزتر است پلک بر هم مزن از لشگر بی رحم مغول به خداوند قسم چشم تو چنگیزتر است نه فقط ابر به حال دل من می گرید پای درد دل من چشم...
-
صبح اسٖت - حسین منزوی
چهارشنبه 11 مرداد 1396 07:52
صبح است و گل در آینه بیدار می شود خورشید در نگاه تو ، تکرار می شود مردی که روی سینه ی عشق تو خفته بود با دست های عشق تو،بیدار می شود حسین منزوی
-
بی تو شبهای پر از حسرت طولانی را - فریبا عباسی
سهشنبه 10 مرداد 1396 22:10
بی تو شبهای پر از حسرت طولانی را هی نشستم بنویسم غم پنهانی را گاه شاعر شدم و از تو غزلها گفتم موج موهای تو آورد پریشانی را دل به دریا زدم و با تو خطر ها کردم بردم از یاد هراس شب طوفانی را گاه تصمیم گرفتم که مسافر باشم به شمال تو زدم این دل بارانی را خواستم در عطش خواستنت ذوب شوم حس کنم در تب آغوش تو عریانی را خواستم ،...
-
در شب باران به خاک ریخته گاهی - فاضل نظری
دوشنبه 9 مرداد 1396 22:06
در شب باران به خاک ریخته گاهی بوسه ی ابری که دل سپرده به ماهی خط به خط سرنوشت من مژه ی توست زندگی کوه بسته است به کاهی زلف تو و عمر من ؟ چه راه درازی ! چشم تو و حال من ؟ چه روز سیاهی ! مسئله مرگ و زندگی نظر توست می کُشی و زنده می کنی به نگاهی حق من این زندگی نبود خدایا ! جان مرا زودتر بگیر، الهی ... فاضل نظری
-
من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام - فریدون مشیری
دوشنبه 9 مرداد 1396 16:39
من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام ، سیب دندان زده از دست تو افتاد زمین باغبانم که فقط محض نگاه آمده ام ، چال اگر در دل آن صورت کنعانی هست بی برادر همه شب در پی چاه آمده ام ، شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام ، این همه تند مرو شعر مرا خسته مکن من که در...
-
ای بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر - حسین منزوی
دوشنبه 9 مرداد 1396 16:22
ای بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر جز طرح چشم مستت ، بر صفحه ی امیدم خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر هر فصل از آن جهانی است ، هر برگ...
-
اگر کوهم! خراب از قصهء فرهاد خواهم شد - فاضل نظری
دوشنبه 9 مرداد 1396 09:34
اگر کوهم! خراب از قصهء فرهاد خواهم شد کنار نام اهل عشق، من هم یاد خواهم شد دلیل از من مخواه، از سرنوشت پیله ها پیداست که از زندان دنیا عاقبت آزاد خواهم شد تمام عمر کوهم خواندی و آتشفشان بودم سکوتم گرچه سر تا پا، شبی فریاد خواهم شد مسیحای تو بر من گرچه دیگر جان نمی بخشند اگر یکدم بیاید بر مزارم شاد خواهم شد به خاک...
-
شبان غم تنهایی - حمید مصدق
یکشنبه 8 مرداد 1396 22:15
در شبان غم تنهایی خویش عابد چشم سخنگوی توام من در این تاریکی من در این تیره شب جانفرسا زائر ظلمت گیسوی توام گیسوان تو پریشانتر از اندیشه من گیسوان تو شب بی پایان جنگل عطرآلود شکن گیسوی تو موج دریای خیال کاش با زورق اندیشه شبی از شط گیسوی مواج تو من بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم کاش بر این شط مواج سیاه همه عمر سفر...
-
ایمان من به تو - نادر ابراهیمی
یکشنبه 8 مرداد 1396 18:23
ایمان من به تو ایمان من به خاک است ایمان من به رجعت هر شوکتی ست که در تخریب بنای پوسیده ی اقتدار دیگران نهفته است تو چون دستهای من چون اندیشه های سوگوار این روزهای تلخ و چون تمام یادها از من جدا نخواهی شد نادر ابراهیمی
-
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش - حافظ
یکشنبه 8 مرداد 1396 18:13
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است گو میرسم اینک به سلامت نگران باش خون شد دلم از حسرت آن لعل روان بخش ای درج محبت به...
-
مه نمی گذارد که ببینمت - شمس لنگرودی
یکشنبه 8 مرداد 1396 12:02
مه نمی گذارد که ببینمت تو آب شده یی در اندوه اسب ها دلتنگی دره ها قطرات شبنم،مه نمی گذارد که ببینمت . شانه به سر، تاجش را به زمین می گذاردکه تو شهبانوی کوهستان ها شوی کفشدوزک ها خال های سیاهشان را برای گردنبند تو در باران رها می کنند قوچ ها برای تو با درخت صنوبر می جنگند مه نمی گذارد که ببینمت . تو هستی و نیستی خالق...
-
هنگامی که با هم راه می رویم - نزار قبانی
یکشنبه 8 مرداد 1396 07:53
هنگامی که با هم راه می رویم و غیرعمد بازویم را می گیری یار من... چیزی شبیه مزه ی آتش روی بازویم حس میکنم دستم را به آسمان بلند می کنم و از خدا می خواهم که این راه پایان نداشته باشد و گریه می کنم بی وقفه گریه می کنم شاید در کنار تو گم شوم غروب وقتی به خانه برمیگردم بارانی ام را در می آورم هر چند تو در خانه ی من نیستی...
-
صدایم کن - نیکی فیروزکوهی
شنبه 7 مرداد 1396 09:37
صدایم کن اعجاز من همین است نیلوفر را به مرداب میبخشم باران را به چشمهای مردِ خسته شب را به گیسوانِ سیاهِ سیاهِ خودم و تنم را به نوازشِ دستهایِ همیشه مهربانِ تو صدایم کن تا چند لحظه ی دیگر آفتاب میزند و من هنوز در آغوش تو نخفته ام نیکی فیروزکوهی
-
چون سرمه می وزی قدمت روی دیده هاست - حامد عسکری
شنبه 7 مرداد 1396 07:46
چون سرمه می وزی قدمت روی دیده هاست لطف خط شکسته بــه شیب کشیده هاست هرکس که روی ماه تو را دیده، دیده است فرقـی کـه بین دیده و بین شنیده هاست مـوی تـــو نیست ریختــه بر روی شانه هات هاشور شاعرانه ی شب بر سپیده هاست من یک چنار پیـــرم و هر شاخــه ای ز من دستی به التماس به سمت پریده هاست از عشق او بترس غزل مجلسش نرو...
-
یک غزل آورده ام ،یک بوسه جایش می دهی ؟ - امیر حسین مقدم
جمعه 6 مرداد 1396 09:55
یک غزل آورده ام ،یک بوسه جایش می دهی ؟ بوسه ای کشدار و شیرین ،در بهایش می دهی ؟ با غزل هایم برای تو دعاها خوانده ام یک دو جمله در جواب این دعایش می دهی ؟ ادعای عشق دارد این دل وا مانده ام یک بنا گوش و زبان در ادعایش می دهی یک غزل آورده ام ، اردیبهشتی بی بدیل بوسه ای چون حوریان با صفایش مى دهى؟ لهجه ی شیرازیت از من ،...
-
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت - هوشنگ ابتهاج
جمعه 6 مرداد 1396 09:50
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت شکیب درد خموشانه ام دوباره شکست دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت... هوشنگ ابتهاج
-
چون سیب رسیده ای, - شمس لنگرودی
جمعه 6 مرداد 1396 09:44
چون سیب رسیده ای, رها شده در رویا.. با رود می روم کاش شاخه ای که از آب می گیرم دست تو باشد... شمس لنگرودی
-
از زیستن بی تو مگو زیستن این نیست - حسین منزوی
پنجشنبه 5 مرداد 1396 22:13
از زیستن بی تو مگو زیستن این نیست ورهست به زعم تو به تعبیر من این نیست از بویش اگر چشم دلم را نگشاید یکباره کفن باد به تن پیرهن این نیست یک چشم به گردابت و یک چشم به ساحل گیرم که دل اینست به دریا زدن این نیست تو یک تن و من یک تن از این رابطه چیزی عشق است ولی قصه ی یک جان دو تن این نیست عطری است در این سفره ی نگشوده هم...
-
دیر برگشتیم - سید علی صالحی
پنجشنبه 5 مرداد 1396 09:49
دیر برگشتیم تو نبودی راه دور بود تو نبودی رود بیقرار بود تو نبودی، و رویای ناتمامِ ترانهای که هنوز ... هنوز در سایهسارِ مهگرفتهی صنوبرانِ تشنه نشستهام راه را میپایم، رود میآید و میرود. دیر برگشتنِ ما، دور بودنِ راه، و رویای ناتمام ترانهای که هنوز ... سید علی صالحی