-
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن - ملا علی ترابی جهرمی
پنجشنبه 5 مرداد 1396 09:46
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند پروانه امشب پر مزن اندر حریم یار من ترسم صدای پرپرت از خواب بیدارش کند پیراهنی از برگ گل بهر نگارم دوختم بس که لطیف است آن بدن ترسم که آزارش کند ای آفتاب آهسته نِه پا درحریم یار من ترسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند ملا علی ترابی جهرمی
-
گل از پیراهنت چینم که زلف شب بیارایم - حسین منزوی
پنجشنبه 5 مرداد 1396 09:37
گل از پیراهنت چینم که زلف شب بیارایم چراغ از خندهات گیرم که راه صبح بگشایم چه تلفیقیست با چشم تو ـ این هر دم اشارتگرـ به استعلای کوهستان و استیلای دریایم؟ به بال جذبهای شیرین، عروجی دلنشین دارم زمانی را که در بالای تو غرق تماشایم غنای مردهام را بار دیگر زنده خواهی کرد تو از این سان که میآیی به تاراج غزلهایم گل...
-
این مطرب از کجاست؟ - هوشنگ ابتهاج
پنجشنبه 5 مرداد 1396 08:29
این مطرب از کجاست؟ که از نغمه های او بر خانه ی دلم سیلِ درد ریخت.. این زخمه دستِ کیست که بر تار می زند؟؟ تار ِ دلم گسیخت..!! هوشنگ ابتهاج
-
این چشمها کنایه به چشمان یوسف است - سجاد سامانی
پنجشنبه 5 مرداد 1396 08:03
این چشمها کنایه به چشمان یوسف است یا خانقاه مردم اهل تصوّف است؟ ! توصیف ناپذیری و این را به غیر تو در وصف هرکسی که بگویم تعارف است ! در جمع دوستان تو همچون غریبه ها یک لحظه جا ندارم و جای تأسّف است ... آن پادشاه فاتح اگر چشمهای توست پیروز عاشقی که دلش در تصرّف است ای صد هزار مصرع پیچیده موی تو ! شعر مرا ببخش اگر...
-
شب کوتاه - عبدالجبار کاکایی
چهارشنبه 4 مرداد 1396 14:37
بر شانه های این شب کوتاه پاشیده گرد نقره ای ماه دل خسته اند عارف و عامی لب بسته اند عاقل و آگاه افتاده است کوچه و میدان در دست چند گزمه ی گمراه شور است بخت هرکه نگرید بر یوسفان زندان در چاه شنگ است حال هر که نفهمد لبخند های پنهان در آه با آنکه نیست محرم و مونس با آنکه نیست همدم و همراه این بخت خفته دیر نپاید می تابد...
-
همه بت هایم را می شکنم - احمد شاملو
چهارشنبه 4 مرداد 1396 09:42
همه بت هایم را می شکنم ای میهمانِ یک شب اثیری زود گذر! تا راه بی پایان غزلم، از سنگفرشِ بتهایی که در معبد ستایششان چون عودی در آتش سوخته ام تو را به نهانگاهِ درد من آویزد احمد شاملو
-
شب که آرامتر از پلک تو را میبندم - محمد علی بهمنی
چهارشنبه 4 مرداد 1396 09:33
شب که آرامتر از پلک تو را میبندم بادلم طاقت دیدار تو تافردا نیست این که پیوست به هر رود که دریا شد از تو گر موج نگیرد بخدا دریا نیست تو گمی درمن و من درتو گمم، باورکن جز دراین شعر نشان و اثری از ما نیست ماجرای من و تو، باور باورها نیست ماجراییست که در حافظهی دنیا نیست نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم ذات عشقیم که...
-
نگذار دیگران نام تو را بدانند - احمد شاملو
چهارشنبه 4 مرداد 1396 08:13
نگذار دیگران نام تو را بدانند همین زلال چشمانت برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست... احمد شاملو
-
زندگینامه - محمود دولت آبادی
چهارشنبه 4 مرداد 1396 07:56
محمود دولتآبادی زادهٔ ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ دولتآباد سبزوار نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلمنامهنویس اهل ایران است. رمان بلند ده جلدی کلیدر مشهورترین و با ارزشترین اثر دولتآبادی میباشد، کلیدر، دولتآبادی را به کسب جایزهٔ نوبل ادبیات بسیار نزدیک کرد. آثار دولتآبادی به زبانهای انگلیسی،فرانسوی،ایتالیایی، نروژی،...
-
از خواب چهل سالهٔ خود پا شده ام - قیصر امین پور
چهارشنبه 4 مرداد 1396 07:55
از خواب چهل ساله ٔ خود پا شده ام گم بوده ام و دوباره پیدا شده ام ای حس شکوهمند غمگین و شگفت امروز چقدر با تو زیبا شده ام ! قیصر امین پور
-
ترکم مکن - پابلو نرودا
سهشنبه 3 مرداد 1396 09:45
ترکم مکن حتی برای یکروز زانرو که بهانتظار ایستگاهی متروک خواهم بود خالی از قطار. ترکم مکن حتی برای ساعتی که دلتنگی، چون بارانی به آوارم فرو خواهد ریخت و غبار چون هالهای. جای پاهایت به شنها امیدم میدهد و مژگانت، آرامشم. عزیزترین! ترکم مکن، حتی برای ثانیهای. وقتی تو نیستی سرگردان، سرگشته این سوال مداومم که...
-
شب پشت شیشههای پنجره سُر میخورد - فروغ فرخزاد
سهشنبه 3 مرداد 1396 09:43
شب پشت شیشههای پنجره سُر میخورد و با زبان سردش ته مانده های روز رفته را به درون میکشید... من از کجا می آیم؟ من از کجا می آیم؟ که این چنین به بوی شب آغشته ام... فروغ فرخزاد
-
او یک نگاه داشت - نصرت رحمانی
سهشنبه 3 مرداد 1396 07:59
او یک نگاه داشت به صد چشم مینهاد او یک ترانه داشت به صد گوش میسرود . من صد ترانه خواندم و نشنود هیچکس من صد نگاه داشتم و دیدهای نبود . نصرت رحمانی
-
به ساعت نگاه می کنم - حسین پناهی
دوشنبه 2 مرداد 1396 11:55
به ساعت نگاه می کنم حدود سه نصف شب است چشم می بندم که مبادا چشمانت را از یاد برده باشم و طبق عادت کنار پنجره می روم سو سوی چند چراغ مهربان و سایه ی کشدار شبگردان خمیده و خاکستری گسترده بر حاشیه ها و صدای هیجان انگیز چند سگ و بانگ آسمانی چند خروس از شوق به هوا می پَرم، چون کودکی ام و خوشحال که هنوز معمای سبز رودخانه...
-
ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن - فاضل نظری
دوشنبه 2 مرداد 1396 10:43
ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی آبرو مکن راز من است غنچه ی لب های سرخ تو راز مرا برای کسی بازگو مکن دیدار ما تصور یک بی نهایت است با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن فاضل نظری
-
وقتی تو می خوانی مرا - پابلو نرودا
دوشنبه 2 مرداد 1396 09:41
وقتی تو می خوانی مرا وقتی تو آوازم می کنی صدایت لایه ای از دانه روز برمی دارد و پرندگان زمستانی هم آوایت می شوند. گوش دریا پر است از زنگ و زنجیر و زنجره از موج و اوج و حضیض و من پرم از تو وقتی تو آوازم می کنی... پابلو نرودا
-
ای دل، برای آنکه نگیری چه میکنی - اصغر معاذی
دوشنبه 2 مرداد 1396 09:36
ای دل، برای آنکه نگیری چه میکنی با روزگار دوری و دیری چه میکنی؟ بی اختیار بغض که می گیردت بگو در خود شکست را نپذیری چه میکنی؟ بااین اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ تو جای من،...جز اینکه بمیری چه میکنی؟ ای عشق،ای قدیم ترین زخم روز گار در گوشه ی دلم سر پیری چه میکنی؟ دست تو را دوباره بگیرم چه می شود دست مرا دوباره بگیری چه...
-
چقدر خوب است - سید علی صالحی
دوشنبه 2 مرداد 1396 09:31
چقدر خوب است که ما هم یاد گرفتهایم گاه برای ناآشناترین اهل هر کجا حتی خواب نور و سلام و بوسه میبینیم گاه به یک جاهایی می رویم یک درههای دوری از پسین و ستاره از آواز نور و سایهروشن ریگ و می نشینیم لب آب لب آب را می بوسیم ریحان می چینیم ترانه می خوانیم و بی اعتنا به فهم فاصله دهان به دهان دورترین رویاها بوی خوش...
-
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم - علیرضا بدیع
یکشنبه 1 مرداد 1396 09:39
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم آشفته ام...زیبایی ات باشد برای بعد من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم می خندم و آیینه می گرید به حال من دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم در را به رویم باز کن! اندوه آوردم امشب...
-
حاصل بوسه های تو - شمس لنگرودی
یکشنبه 1 مرداد 1396 09:38
حاصل بوسه های تو اکنون منم شعری که از شکوفه های بهاری سنگین است و سر به سجده بر آب فرود آورده دعا می خواند. شمس لنگرودی
-
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا! - امید صباغ نو
یکشنبه 1 مرداد 1396 08:27
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا! بریده غصه ی دل کندنت امان مرا قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستان مرا گذشتی از من و شب های خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو، جهان مرا! سریع پیر شدم! آنچنان که آینه نیز- شکسته در دل خود صورت جوان مرا! به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه- خدا گرفت به دست تو امتحان مرا!...
-
عهد - منوچهر آتشی
چهارشنبه 28 تیر 1396 14:49
کنون رؤیای ما باغی است بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش بو سر هر شاخه اش گلبرگ های نازک لبخند به ساق هر درختش یادگاری ها و با هر یادگاری نقش یک سوگند کنون رؤیای ما باغی است زمین اما فراوان دارد اینسان باغ که برگ هر درختش صدمه ی دیدارها برده است که ساق هر درختش نشتر سوگند ها خورده است که آن سوگند ها را نیز همان نشتر...
-
بیست و ششم آبان - شمس لنگرودی
سهشنبه 27 تیر 1396 09:37
ساعت دوازده و بیست و پنج دقیقه ی نیمروز بیست و ششم آبان . آفریدگارا بگذار دهان تو را ببوسم غبار ستاره ها را از پلک فرشتگانت بروبم کف خانه ات را با دمب بریده ی شیطان جارو کنم متولد شدم در مرز نازک نیستی سگ های شما از دهان فرشتگان دورو نجاتم دادند . پروردگارا نه درخت گیلاس ، نه شراب به از سر اشتباهی آتش را به نطفه های...
-
باغ شیشه ای - عبدالجبار کاکایی
چهارشنبه 14 تیر 1396 14:42
پا به خواب تو گذاشتم بس که بیداری کشیدم من چقد حوصله کردم تا به خواب تو رسیدم کاشکی دوس داشتنای ما عشقای همیشه ای بود قلبا فانوسای روشن دنیا باغ شیشه ای بود پشت خنده ی من اشکه پشت گریه ی تو خنده کی تو این بازی تازه دل کهنه می پسنده با تو بارونی و عاشق زیر چتری که خیاله چقد این قصه قشنگه چقد این لحظه محاله عبدالجبار...
-
فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم - مهدی فرجی
سهشنبه 13 تیر 1396 19:46
فکرش نباش مال کسی جز تو نیستم دیگر به فکر هم نفسی جز تو نیستم مهدی فرجی
-
بی تو - حسین پناهی
دوشنبه 12 تیر 1396 11:42
بی تو نه بوی خاک نجاتم داد نه شمارش ستاره ها تسکینم چرا صدایم کردی چرا ؟ سراسیمه و مشتاق سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی نشان به آن نشان که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت و عصر عصر والیوم بود ! حسین پناهی
-
من مش ممد بودم - علیرضا روشن
دوشنبه 12 تیر 1396 10:28
مش ممد حسن نهال درختی را کاشت که بار نمى داد. اهل ده گفتند: - بار نمى ده مشدی مش ممد توجه نکرد. خاک پای درخت ریخت. باز گفتند: - بار نمى ده. از ما گفتن توجه نکرد، آبش داد. گفتند: - به خرجت که نمى ره. خود دانی و رفتند. مش ممد هر روز مى آمد و نهال کوچک را آب مى داد. اهل ده بعد از مدتى ببین خودشان گفتند: - نکنه بار بده؟...
-
باز حرف تلخ گفتم بندها محکم شدند -مهدی فرجی
یکشنبه 11 تیر 1396 19:49
باز حرف تلخ گفتم بندها محکم شدند دشمنانم بیشتر شد، دوستانم کم شدند سال ها از عشق گفتم هیچ کس حرفی نزد از تو تا گفتم چراغ باز جو ها خم شدند از تو ای نام تو از هر میوه ای ممنوع تر قدسیان خوردند قدر گندمی آدم شدند « فرّخ»ی! از ترس اعجازت دهان ها دوختند با شکوهی! قهوه ها در استکان ها سم شدند نوشدارویی ولی بسیار مردان پیش...
-
مرا کم دوست داشته باش - امیلی دیکنسون
یکشنبه 11 تیر 1396 15:20
مرا کم دوست داشته باش اما همیشه دوست داشته باش ! این وزن آواز من است عشقی که گرم و شدید است زود می سوزد و خاموش می شود . من سرمای تو را نمی خواهم و نه ضعف یا گستاخی ات را عشقی که دیر بپاید ، شتابی ندارد گویی که برای همه ی عمر وقت دارد . مرا کم دوست داشته باش اما همیشه دوست داشته باش ! این وزن آواز من است اگر مرا بسیار...
-
به آتش نگاهش اعتماد نکن - حسین پناهی
یکشنبه 11 تیر 1396 11:45
به آتش نگاهش اعتماد نکن لمس نکن به جهتی بگریز که بادها خالی از عطر اویند به سرزمینی بی رنگ بی بو ، ساکت آری ... بگریز و پشت ِ ابدیتِ مرگ پنهان شو اگر خواستار جاودانگیِ عشقی . حسین پناهی