-
آزادی - هوشنگ ابتهاج
دوشنبه 11 تیر 1397 09:15
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست این قافله از قافله سالار خراب است اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست هوشنگ ابتهاج محسن چاوشی خوزستان دانلود دکلمه علی ایلکا
-
به یادت هست آن شب را که تنها - سیاوش کسرایی
یکشنبه 10 تیر 1397 10:20
به یادت هست آن شب را که تنها به بزمی ساده مهمان تو بودم؟ تو میخواندی که دل دریا کن ای دوست من اما غرق چشمان تو بودم؟ تو میگفتی که پروا کن، صد افسوس مرا پروای نام و ننگ رفتهست من آن ساحلنشین سنگم، چه دانی چهها بر سینهی این سنگ رفتهست مکش دریا به خون خواندی و خاموش تمناگر، کنار من نشستی چو ساحلها گشودن بازوان را...
-
بیان نامرادیهاست اینهایی که من گویم - معینی کرمانشاهی
سهشنبه 5 تیر 1397 10:19
بیان نامرادیهاست اینهایی که من گویم همان بهتر به هر جمعی رسم کمتر سخن گویم شب وروزم بسوز وساز بی امان طی شد گهی از ساختن نالم گهی از سوختن گویم خدا را مهلتی ای باغبان تا زین قفس گاهی برون آرم سر وحالی به مرغان چمن گویم مرا در بیستون بر خاک بسپارید تا شبها غم بی همزبانی را برای کوهکن گویم بگویم عاشقم ، بی همدمم ،...
-
گاهی لازم نیست شخصی را ببخشیم - پونه مقیمی
دوشنبه 4 تیر 1397 16:14
گاهی لازم نیست شخصی را ببخشیم. فقط کافیست در فاصلهای مناسب بایستیم و به خشممان اجازه دهیم تحملِ فاصله را آسانتر کند. داستانِ "همیشه ببخش و بگذر"، داستانِ قدیمیِ مادربزرگهاست. ما مدتهاست به افسانهها و فداکاریها و سکوتهای افراطیِ بیجا احتیاج نداریم. گاهی بعضی آسیبها و بعضی رفتارهایی که از سمت آدمها،...
-
مادربزرگ پیر - ساغر شفیعی
یکشنبه 3 تیر 1397 10:05
مادربزرگ پیر باپشت خم حیاط درندشت خانه را باعشق شسته است قالیچه پهن کرده سراسر به روی تخت یک جعبه نان برنجی و یک ظرف پرتقال بشقاب های چینی گلسرخی آن طرف برظرف شله زرد بادارچین وپسته دعایی نوشته است قدری حنابه گیسوی خودبسته روزپیش چشم انتظار آمدن کودکان خویش مادربزرگ پیر با بادزن حریم هوسناک سفره را ازحمله ی سپاه مگس...
-
چقدر خستهام از زندگی بدونِ خودم - سیدصابرموسوی
پنجشنبه 24 خرداد 1397 10:12
چقدر خستهام از زندگی بدونِ خودم چقدر دور شدم، دور از جنون خودم چقدر کفریام، این ارتدادم از خود چیست؟ چقدر تشنهام این روزها به خون خودم از این نقاب موقر چقدر بیزارم عزیز عالم و آدم شدم... زبون خودم نیاز نیست به زحمت برادران عزیز! کدام چاه مرا بدتر از درون خودم؟ به جز سکوتِ خودم مهر بر دهانم نیست نبسته پای مرا هیچ...
-
دست عشق از دامن دل دور باد! - قیصر امین پور
پنجشنبه 24 خرداد 1397 09:13
دست عشق از دامن دل دور باد ! میتوان آیا به دل دستور داد؟ میتوان آیا به دریا حکم کرد که دلت را یادی از ساحل مباد؟ موج را آیا توان فرمود: ایست ! باد را فرمود: باید ایستاد؟ آنکه دستور زبان عشق را بی گزاره در نهاد ما نهاد خوب میدانست تیغ تیز را در کف مستی نمیبایست داد قیصر امین پور
-
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود - افشین یداللهی
سهشنبه 22 خرداد 1397 10:18
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود شیطان رانده، سجده کنان عاشقت شود از تو بعید نیست میان دو خنده ات تاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود توران به خاک خاطره هایت بیافتد و آرش، بدون تیر و کمان، عاشقت شود چشمان تو، که رنگ پشیمانی خداست درآینه، بدون گمان، عاشقت شود از تو بعید نیست، قیامت کنی و بعد خاکستر جهنمیان عاشقت شود وقتی...
-
دیگر به یک دنیا نخواهم داد جایت را - رویا باقری
سهشنبه 22 خرداد 1397 00:00
دیگر به یک دنیا نخواهم داد جایت را من دوست دارم زندگی با دست هایت را . از بی قراری های قلب من خبر دارد بادی که میدزدد برای من صدایت را . روی زمین بودی و من در ماه دنبالت باید ببخشی شاعر سر به هوایت را . تسخیر تو سخت است آنقدری که انگاری در مشت خود جا داده باشم بی نهایت را . زود است حالا روی پاهای خودم باشم از دست های...
-
آدم یک روز چشمهایش را میبندد - روزبه معین
دوشنبه 21 خرداد 1397 16:25
آدم یک روز چشمهایش را میبندد و دستهایی را رها میکند! با چشمهای بسته دستهای دیگری را میگیرد! با چشمهای بسته سعی میکند همه چیز را فراموش کند! با چشمهای بسته حرف میزند، میخندد، راه می رود! و در آخر با چشمهای بسته سقوط می کند! پس از آن چشمهایش را باز میکند، با چشمهای باز راه میرود اما دیگر سقوط نمی کند،...
-
آرزو - روزبه معین
دوشنبه 21 خرداد 1397 16:24
آرزو میکنم کتابهای خوب بخوانی، آهنگهای خوب گوش کنی، عطرهای خوب ببویی، با آدمهای خوب حرف بزنی و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست بودن چیزی که دوست داری باشی! روزبه معین
-
این مرتبه باید بگویم دوستت دارم - طاهره اباذری هریس
دوشنبه 21 خرداد 1397 10:21
این مرتبه باید بگویم دوستت دارم باید بفهمی از تو مدت هاست سرشارم باید بگویم تا بدانی از خیال توست شبهای یلدا را اگر یک عمر بیدارم لبخند نابت بهترین رخدادِ این دنیاست غمگین که باشی میدهی بدجور آزارم وابستگی دارد به چشمت حال و روزِ من دکتر تو باشی با کمالِ میل بیمارم فریاد خواهم زد تو را توی غزل هایم هرچند معلوم است...
-
ماجرایِ من و تو ، باورِ باورها نیست،، - محمد علی بهمنی
شنبه 19 خرداد 1397 10:24
ماجرایِ من و تو ، باورِ باورها نیست،، ماجرایی ست که در حافظ ۂ دنیا نیست،، نَه دروغیم ! نَه رویا ، نَه خیالیم ، نَه وَهْم،، ذاتِ عشقیم ! که در آینه ها پیدا نیست،، تو گُمی در من وُ من در تو گُمم ، باور کُن ! ،، جُز در این شعر ، نشان وُ اثری از ما نیست،، شب که آرام تر از پِلکْ تو را می بندم،، با دلم طاقتِ دیدارِ تو ، تا...
-
یعنی چقدر عاشقت شده ام که در آینه تو را میبینم - حامد نیازی
سهشنبه 15 خرداد 1397 10:16
یعنی چقدر عاشقت شده ام که در آینه تو را میبینم در جلد سایه ام تو رفته ای لای کلمات کتابی که میخوانم تو می دوی چای را تو شیرین میکنی خواب بعد از قهوه را تو می پرانی مستی بعد از شراب تویی و لذت رویا تو ! یعنی چقدر عاشقم که همه چیز توست برایم؟ ! راستش برای خودم نگران نیستم اما حیف نیست تو به این زیبایی این همه جا باشی و...
-
خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت - سید مهدی نقبائی
دوشنبه 14 خرداد 1397 10:14
خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت از اینکه با تمام پس انداز عمر خود حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت کم کم به سطح آینه برف می نشست دستی بر آن سپید کشیدم دلم گرفت دنبال کودکی که در آن سوی برف بود رفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت...
-
مثل آن عکس که از طاقچه افتاد شکست - مسعود نامداری
شنبه 12 خرداد 1397 10:17
مثل آن عکس که از طاقچه افتاد شکست قلبم از رنجِ جدایی تو جانداد شکست عطرِ موهای تو از ناحیهی عشق وزید کمرم را نفسِ گرم همین باد شکست او که یک روز به من درس وفاداری داد رفت و اینگونه مرا در غمِ استاد شکست باز در بند همان خنده به دام افتادم پای من در گذر حملهی صیاد شکست تا از این شهرِ مهآلود گذشتی رفتی ناله در سینهی...
-
ماه دوست داشتنی من! - زهره غفاری
پنجشنبه 10 خرداد 1397 13:39
ماه دوست داشتنی من ! مدتی ست با شاعرانه ات خلوت کرده ام. دست در گردن واژه هایش انداخته ام و آن ها را عاشقانه می بوسم. واژه هایی که بوی انگشتان تو را می دهند. واژه هایی که تن پوششان علاقه ایست دردناک. نمی دانم چطور احساس این لحظه هایم را برایت بیان کنم. در میان چشمان بارانی ات که معصومانه برقامت تمام کلماتت پیچیده است...
-
عشق امروز ،روی صندلی آخر کلاست مرد!"
چهارشنبه 9 خرداد 1397 21:34
استاد ادبیات با نگاهی مطمئن به دانشجویانش گفت عشق چیست؟ کلاس در همهمه ای فرو رفت و هر کس از گوشه ای چیزی می گفت سپس از آنها خواست نظرات خود را بر روی کاغذ بنویسند و به او تحویل دهند دختر جوانی بر روی آخرین صندلی کلاس بی آنکه چیزی بنویسد استاد خود را می نگریست استاد پوزخندی زد و با طعنه گفت: حضور در کلاس برای نمره...
-
گرچه تمام بودنم گمشده در نبودنت - ساسان مظهری
دوشنبه 7 خرداد 1397 23:54
گرچه تمام بودنم گمشده در نبودنت غرق محال می شوم ، غرق دوباره بودنت چهره ی زیبای تو را نقش خیال می کنم باز به خواب خویشتن رسم محال می کنم حسرت دیدار تو را آهِ دوباره می کشم در شب بی ستاره ام تو را ستاره می کشم کاش دوباره بنگری بر دل زار و خسته ام خسته که نه ز عشق تو خرد شدم ، شکسته ام روز میان خواب من باز غروب می شود...
-
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم - سعدی
دوشنبه 7 خرداد 1397 18:27
سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم بازگویم که عیان است چه حاجت به بیانم هیچم از دنیی و عقبی نبرد گوشه خاطر که به دیدار تو شغل است و فراغ از دو جهانم گر چنان است که روی من مسکین گدا را به در غیر ببینی ز در خویش برانم من در اندیشه آنم که روان بر تو...
-
مرا بازیچه ی خود ساخت چون موسی که دریا را - فاضل نظری
یکشنبه 6 خرداد 1397 00:43
مرا بازیچه ی خود ساخت چون موسی که دریا را فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را نسیم مست وقتی بوی گُل می داد حس کردم که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را ! خیانت قصه ی تلخی است اما از که می نالم؟ خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست چه آسان ننگ می خوانند نیرنگ زلیخا را ! کسی...
-
برایم شعر بفرست - افشین یداللهی
شنبه 5 خرداد 1397 00:26
برایم شعر بفرست حتی شعرهایی که عاشقان دیگرت برای تو می گویند ..... می خواهم بدانم دیگران که دچار تو میشوند تا کجای شعر پیش میروند تا کجای عشق تا کجای جاده ای که من در انتهای آن ایستاده ام ! افشین یداللهی
-
لب لعل تو همان تلخ زبان است که بود - صائب تبریزی
دوشنبه 31 اردیبهشت 1397 11:42
لب لعل تو همان تلخ زبان است که بود در نگین تو همان زهر نهان است که بود حسن اهلیت خط هیچ اثر در تو نکرد آتش خوی تو جانسوز چنان است که بود دل سنگین ترا ناله ما نرم نکرد حلقه زلف همان سخت کمان است که بود شب زلفت ز خط سبز، سیه دل تر شد این سیه کار همان دشمن جان است که بود گرچه شد کشور حسن تو ز خط زیر و زبر همچنان دیده به...
-
شنیده ام یک جایی هست- سید علی صالحی
دوشنبه 31 اردیبهشت 1397 10:41
شنیده ام یک جایی هست جایی دور که هر وقت از فراموشیِ خوابها دلت گرفت می توانی تمامِ ترانه های دختران میْخوش را به یاد آوری می توانی بی اشاره ٔ اسمی بروی به باران بگویی دوستت می دارم یک پیاله آب خُنک می خواهم برای زائران خسته می خواهم . دیگر بس است غمِ بیبامدادِ نان وُ هلاهلِ دلهره دیگر بس است این همه بی راهْ رفتنِ...
-
هی خودم را از بخار شیشه - نوشین جمشیدی
پنجشنبه 27 اردیبهشت 1397 10:28
هی خودم را از بخار شیشه پس می گیرم باز پیدا می شوم کم ... کم . انگار یکی مرا از ته دل آه می کشد جایی ! انگار باران روی شیشه راه می رود که بگوید ... ببین من قدم های تو را راه می روم ، هنوز . انگار کسی می خواهد باز گُمم نکند . انگار که ... اصلا ، نه انگار که ! نوشین جمشیدی
-
آغوش - ﻧﻔﺴﯿﻪ ساداتﻣﻮﺳﻮی
یکشنبه 23 اردیبهشت 1397 11:47
ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻧﺸﺪﯼ ﺗﺎ ﺑﺸﻮﻡ ﻟﯿﻼ ﻣﻦ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ ﻏﺮﻕ ﺳﺨﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﮕﺎﻥ، ﺍﻻ ﻣﻦ ! ﺣﺘﻤﺎً ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ :ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺸﻮﯾﻢ ﻭﺭ ﻧﻪ ﮐﻮ ﻓﺎﺻﻠﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻟﺐ ﺳﺮﺧﺖ ﺗﺎ ﻣﻦ؟ ﻋﻄﺮ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪﯼ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺗﻮ ﮐﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﻟﺮﺯﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﺮﺍﭘﺎﻡ ﻭ ﺷﺪﻡ ﺭﺳﻮﺍ ﻣﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺑﺸﺮﯼ ﺑﯿﺶﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺖ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺳﺖ ﺩﮔﺮ، ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ... ﮐﻢ ﮐﻦ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍ، ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺍﻋﺎﺕ ﻧﮑﻦ ! ﺗﺮﺱ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ...
-
دوست داشتن - نادر ابراهیمی
پنجشنبه 20 اردیبهشت 1397 11:50
من از دوست داشتن، تنها یک لیوان آب خنک در گرمای تابستان میخواستم . من برای گریستن نبود که خواندم، من آواز را برای پر کردن لحظههای سکوت میخواستم . من هرگز نمیخواستم از عشق برجی بیافرینم، مهآلود و غمناک با پنجرههای مسدود و تاریک . دوست داشتن را چون سادهترین جامهی کامل عید کودکان میشناختم . هلیا ! تو زیستن در...
-
به هر نشانه ای از تو دلش بهانه بگیرد - سید رضا هاشمی
چهارشنبه 19 اردیبهشت 1397 10:39
به هر نشانه ای از تو دلش بهانه بگیرد غمی به وسعت دنیا در او زبانه بگیرد نخی ز پیرهنت یا کتاب منزوی ات را شبیه جان خودش سخت در میانه بگیرد مدام خیره شود در نگاه عکس قدیمی ت مدام زل بزند دست زیر چانه بگیرد شبانه بغض خودش را فرو که برد به تلخی دلش از اینهمه بی مهری زمانه بگیرد به یاد کافه و شعر و تن صدات بیفتد دلش هوای...
-
مادرم - روزبه معین
دوشنبه 17 اردیبهشت 1397 16:32
مادرم زمانی که آلو جنگلی رو تو دستش می گرفت چند لحظه بهش خیره می شد و بعد شروع می کرد زیر لب زمزمه کردن، وقتی ازش می پرسیدم داری چی میگی؟ لبخند می زد و بعد از یه سکوت معنا دار می گفت: باید چشم هاش را می دیدی... من هیچ وقت نتونستم رابطه بین آلو جنگلی رو با چشم ها بفهمم؛ تا اینکه آخرین روزهای عمر مادرم رفتم پیشش و...
-
دلتنگی - نیکی فیروزکوهی
یکشنبه 16 اردیبهشت 1397 11:46
دلتنگی قوی ترین، واقعی ترین و زیباترین حس دنیاست . خوش بخت ترین آدمها کسانی هستند که کسی را در زندگی و جایی در قلبشان دارند برای دلتنگ شدن . هر بار که قلبم در سینه می لرزد . هر بار که عطش دیدار دوباره تو نفس گیرتر از روزهای قبل می شود . هر بار که مست لحظه های با تو هستم فکر می کنم چقدر خوشبختم .... نیکی فیروزکوهی