ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
هنگامی که با هم راه می رویم
و غیرعمد بازویم را می گیری
یار من...
چیزی شبیه مزه ی آتش
روی بازویم حس میکنم
دستم را به آسمان بلند می کنم
و از خدا می خواهم که این راه پایان نداشته باشد
و گریه می کنم
بی وقفه گریه می کنم
شاید در کنار تو گم شوم
غروب وقتی به خانه برمیگردم
بارانی ام را در می آورم
هر چند تو در خانه ی من نیستی
احساس می کنم بازویم را با مهربانی گرفته ای
جای سوزان انگشتانت را روی بازویم
و آستین پیراهن آبی رنگم عبادت می کنم
و گریه می کنمک
بی وقفه گریه می کنم
چنانکه بازوانم دیگر بازوان من نیست
نزار قبانی
مجموعه محبوب من