شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

گرچه تمام بودنم گمشده در نبودنت - ساسان مظهری


گرچه تمام بودنم گمشده در نبودنت

غرق محال می شوم ، غرق دوباره بودنت

 

چهره ی زیبای تو را نقش خیال می کنم

باز به خواب خویشتن رسم محال می کنم

 

حسرت دیدار تو را آهِ دوباره می کشم

در شب بی ستاره ام تو را ستاره می کشم

 

کاش دوباره بنگری بر دل زار و خسته ام

خسته که نه ز عشق تو خرد شدم ، شکسته ام

 

روز میان خواب من باز غروب می شود

 اگر بیای از سفر آه چه خوب می شود

 

نقش تو پاک می شود باز ز خواب می پرم

حسرت دیدار تو را به کنج سینه می برم

 

 

ساسان مظهری