ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چشم هایم را می بندم و تمام جهان می میرد
پلک می گشایم و همه چیز از نو زاده می شود
به گمانم تو را در ذهن ساخته ام
ستاره ها رقصان با جامه های آبی و سرخ سو سو می زنند
و سیاهی مطلق چهار نعل درونشان می تازد
چشم هایم را می بندم و تمام جهان می میرد
خواب دیدم در بستر سحرم می کنی
برایم از ماه می خوانی
و مرا دیوانه وار می بوسی
به گمانم تو را در ذهن ساخته ام
.............
............
می بینمت که به راهی برگشته ای که می گفتی
اما من پیر می شوم و نام تو را از ذهن می برم
به گمانم تو را همیشه در ذهن ساخته ام
سیلویا پلات