شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

دست هایم به چه کارمی آیند - ساغر شفیعی


دست هایم به چه کارمی آیند

اگراز تو ننویسند؟

مثل چناری بی برگ

اگرلانه ی گنجشکی نباشد

یا دیواری کسالت آور

که گربه ای برآن راه نمی رود

هرکسی را بهرکاری ساختند

شب برای سکوت

پاییز برای شعر

و لب های تو

برای بوسیدن من

آفریده شدند

 

ساغر شفیعی