ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
صد بار در را باز کردم باز بستم
صدها هزاران بار در قلبم شکستم
دیوانهام خواندی خدا را شکر کردم
دیوانه ات بودم، نبودم؟ باز هستم
از من گرفتی لحظههای شادیم را
بر باد دادی قدرت و آزادیم را
در سینهام جایی برای هیچکس نیست
آتش زدی هر گوشهی آبادیم را
تو التماس چشم هایم را ندیدی؟
ای کاش میگفتی چطور از من بریدی؟
هی سنگ پشت سنگ هی آدم به آدم
من یک نفر بودم چرا لشکر کشیدی؟
من نوحه خوانم شاعران را دوست دارم
می سوزم و آتش فشان را دوست دارم
منطق ندارد عشق میفهمی عزیزم
من کافرم اما اذان را دوست دارم
اقراء تمام شعرهایم را پس از من
اقراء بهیاد لحظهی غمگین رفتن
لبیک وقتی که نمیخواهی بمانی
اقراء بنام کوچکم دیوانه لطفا …
بعد از تو تفسیر هم آغوشی قشنگ است
خیره شدن بر صفحهی گوشی قشنگ است
با احترام و عشق باید گفت عزیزم
بعد از تو احساس فراموشی قشنگ است…
بعد از تو حتی آرزو دیگر ندارم
جز دست خود چیزی به زیر سر ندارم
یک جای خالی نقطه چین با یک تعجب!
از رفتنت تصویر واضح تر ندارم
حوا بیاید خوشهای دیگر بچیند
این قصه را از گونهای دیگر بچیند
پاییز از چشم تو افتادم بماند
پاییز باید پای من را ور بچیند…
ساقی سلیمانی