شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

بر می گردم - شهیار قنبری


بر می گردم ، صدایم را بردارم

بر می گردم ، دستهایم را بردارم

بر می گردم ، بر می گردم ، بر می گردم

بگذارید ، بر گردم

بر می گردم ، خواهرم را ببویم

بر می گردم ، ایوان ام را بشویم

بر می گردم ، بر می گردم ، بر می گردم

بگذارید ، بر گردم

ته چمدانم پر از شمعٿ روشن

رخت و برگٿ سوخته ، گذرنامه من

لبٿ آستینٿ من خیس از بغض رامسر

تخت کٿشٿ من پر از گلهای پرپر

بر می گردم ، بر می گردم ، بر می گردم

بگذارید ، بر گردم

بر می گردم ، دیروزم را بردارم

بر می گردم ، هنوزم را بردارم

بی سایه ام ، درختٿ بی زمین ام

بر می گردم ، میوه ام را ببینم

بر می گردم ، بر می گردم ، بر می گردم

بگذارید ، بر گردم

بگذارید ، بر گردم

 

شهیار قنبری