شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

چه بود...جز خفه گی ،جز سکوت و بیم نبود - حامد ابرهیم پور


چه بود...جز خفه گی ،جز سکوت و بیم نبود

شبیه ِخانه ...ولی خانه ی قدیم نبود

 

میان برف ،پریدیم و سهممان چیزی

به جز نوازش شلیک مستقیم نبود

 

تگرگ میزد و طوفان گرفته بود ،اما

کسی به فکر دو گنجشک روی سیم نبود

 

کسی به گربه ی نزدیک ِ تُنگ ،فکر نکرد

کسی به یاد دو تا ماهی یتیم نبود...

 

تو را به گریه قسم :بازگرد...آن بوسه

برای آنکه خداحافظی کنیم ،نبود

 

من و تو دور شدیم و خدا نگاه نکرد

من و تو دور شدیم و خدا کریم نبود...

 

حامد ابرهیم پور