ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
پله ها در پیش رویم ، یک به یک دیوار شد
زیر هر سقفی که رفتم ، بر سرم آوار شد
خرق عادت کردم اما بر علیه خویشتن
تا به گرد گردنم پیچد ، عصایم مار شد
اژدهای خفتهای بود ، آن زمین استوار
زیر پایم ناگه از خواب قرون ، بیدار شد
مرغ دستآموز خوشخوان کرکسی شد لاشهخوار
و آن غزال خانگی برگشت و گرگی هار شد
گل فراموشی و هر گلبانگ ، خاموشی گرفت
بس که در گلشن ، شبیخون خزان ، تکرار شد
تا بیاویزند از اینان ، آرزوهای مرا
جا به جا در باغ ویران هر درختی دار شد
زندگی با تو چه کرد ، ای عاشق شاعر ! مگر
کان دل پر آرزو ، از آرزو ، بیزار شد
بسته خواهد ماند این در ، همچنان تا جاودان
گرچه بر وی کوبههای مشت مان رگبار شد
زهره ی سقراط با ما نیست رویاروی مرگ
ورنه جام روزگار ، از شوکران سرشار شد
حسین منزوی