شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

تو عاشقانه ترین فصلی از کتاب منی - حسین منزوی


تو عاشقانه ترین فصلی از کتاب منی

غنای ساده و معصوم شعر ناب منی

 

رفیق غربت خاموش روز خلوت من

حریف خواب و خیال شب شراب منی

 

تو روح نقره یی چشمه های بیداری

تو نبض آبی دریاچه های خواب منی

 

سیاه و سرد و پذیرنده ، آسمان توام

بلند و روشن و بخشنده ، آفتاب منی

 

مرا بسوی تو جز عشق بی حساب مباد

چرا که ماحصل رنج بی حساب منی

 

همیشه از همه پرسیده ام ، رهایی را

تو از زمانه کنون ، بهترین جواب منی

 

دگر به دلهره و شک نخواهم اندیشید

تویی که نقطه پایان اضطراب منی

 

گُریزی از تو ندارم ، هر آنچه هست ، تویی

اگر صواب منی یا که ناصواب منی...

 

حسین منزوی