شعر و دکلمه
شعر و دکلمه

شعر و دکلمه

تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید - مهدى اخوان ثالث


تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید

دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید


نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم

تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی آید


مهدى اخوان ثالث